نوری که تو باشی :
دستی بر گیسویِ آشفته ی ِشبم بکش ،
شاید از دامن ِ ماه ،
ستاره ی ِ نگاهی،
بر بام ِ دلم،
سقوط کند ...
*به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم !
نظرات شما عزیزان:
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام +همه هست و هیچ نیست جز او .. tan-dis = تندیس : هست نشان دادن ِ آنچه را که نیست گویند ..
دستی بر گیسویِ آشفته ی ِشبم بکش ،
شاید از دامن ِ ماه ،
ستاره ی ِ نگاهی،
بر بام ِ دلم،
سقوط کند ...
*به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده ی شب می کشم !
نظرات شما عزیزان: